از واکنش دلار و بورس به پیروزی پزشکیان تا تداوم دولت سایه جلیلی

چهاردهین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران در دور دوم با پیروزی مسعود پزشکیان به پایان رسید تا او هدایت قوه مجریه را بدست بگیرد. درباره این دوره از انتخابات چند نکته قابل ذکر است:

۱- مهمترین اتفاق این دوره از انتخابات ثبت پایین ترین میزان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری ایران در دور نخست با ۳۹٫۹ درصد بود. در حالی که این موضوع خود حاوی پیام های روشن و مهمی برای نظام بود افزایش ۱۰ درصدی مشارکت در دور دوم نیز بی معنا نبود. مردم تمایلی به تندروی در عرصه داخلی و بین المللی ندارند و برای ممانعت از پیروزی جلیلی بیشتر از دور اول به صحنه آمدند. با این حال همانقدر که باید این موضوع را مورد توجه قرار داد به آن ۵۰ درصدی که حتی در دور دوم نیز حاضر به حضور نشدند فکر کرد.

۲- به نظر می رسد این انتخابات پایانی بر آرزوی محمدباقر قالیباف برای رسیدن به کرسی ریاست جمهوری بود. او که تاکنون ۴ بار نامزد شده و ۳ بار تا پایان در عرصه رقابت باقی مانده دیگر باید بداند برای مردم چیزهایی غیر از مدیریت و کارآمدی (که خود را چنین معرفی می کند) هم مهم است.

۳- اما ادعای بالا را در مورد سعید جلیلی نمی توان با قاطعیت تکرار کرد. دولت سایه او برای حداقل ۴ سال دیگر تداوم یافت و شاید او باز هم در آینده تشخیص دهد که «ظرفیت» «جهش» به مسند ریاست جمهوری را دارد. البته این تا حدودی زیادی به مسعود پزشکیان بستگی دارد که با عملکرد خود این «فرصت» را در اختیار جلیلی قرار بدهد یا خیر.

۴- با اعلام پیروزی پزشکیان دلار روند کاهشی گرفت و به کانال ۵۰ هزار تومان بازگشت و بازار بورس سراسر سبزپوش شد. اگرچه هیچ اتقاق مثبتی در اقتصاد ایران از دیروز تا امروز رخ نداده و اینها صرفا واکنشی روانی به نتیجه انتخابات است، اما این موضوع خود بیانگر امید و انتظار فعالین اقتصادی از بهبود اقتصاد کشور با حضور پزشکیان در مسند ریاست جمهوری است.

۵- میزان آرای جلیلی بیانگر نهایت قدرت و تعداد بدنه اجتماعی این جریان خاص سیاسی است. در واقع اگر در ۱۴۰۰ مرحوم رئیسی با ۱۸ میلیون رای رئیس جمهور شد، آن ۵ میلیون، آرای خاکستری و نه سیاسی بودند که امروز به دلیل عملکرد ضعیف دولت رئیسی و شعار تداوم آن از سوی جلیلی دیگر به سبد او ریخته نشدند.

۶- جدا از جلیلی و قالیباف قطعا دیگر بازندگان بزرگ این دوره از انتخابات آقایان زاکانی و قاضی زاده هاشمی بودند که در قالب کاندیدای پوششی از وقت و هزینه مردم برای سیاست بازی (و نه سیاست ورزی) استفاده کردند و با ادبیاتی مشمئزکننده و به دور از شان یک کاندیدای ریاست جمهوری علیه پزشکیان تاختند تا جایی که یکی از آنها خود را «خدا» یا «مردم» فرض کرد و خطاب به پزشکیان گفت: «من نمی گذارم تو رئیس جمهور شوی!» ولی اکنون پزشکیان رئیس جمهور است و او …

۷- نه هجمه گسترده رسانه های فارسی زبان خارج از کشور علیه پزشکیان که البته هدف آنها کاهش مشارکت از طریق تخریب او بود و نه دروغ های رسانه های داخلی و فعالین سیاسی و حتی برخی کاندیداهای انتخابات علیه او در پیش از انتخابات و نه حتی پیامک های خاص روز انتخابات باعث نشد مردم از او ناامید شوند و پشت او را خالی کنند. این انتخابات به واقع از هر زاویه که نگاه کنیم انتخاباتی نابرابر و علیه پزشکیان بود. اما «قدرت مردم» همانطور که دکتر ظریف در میزگرد سیاست خارجی آن را یادآور شده بود چنین خود را نشان می دهد.